یزدفردا: شاید چهار ماه فرصت كمی برای بازدید از مهم‌ترین سند حقوق بشر دنیا در تهران باشد، اما سرانجام منشور كوروش روز شنبه به طور رسمی در موزه ملی ایران رونمایی شد تا تنها 160 روز فرمان كوروش در خانه این پادشاه بزرگ هخامنشی برای میراث دارانش به نمایش درآید.

نزدیك به 5 سال رایزنی و چالش فراوان میان مسوولان میراث فرهنگی و گردشگری ایران و موزه بریتانیا بالاخره نتیجه داد تا منشور كوروش هخامنشی در میان تدابیر ویژه حفاظتی و امنیتی، روز شنبه با حضور مسوولان ایرانی و انگلیسی در پیرترین موزه ایران رونمایی شود.منشور كوروش در واقع استوانه‌ای سفالین از جنس رس است كه اولین سند حقوق بشر در جهان نیز به شمار می‌آید. روی این استوانه 23 سانتی در حدود 40 سطر به زبان اكدی و به خط میخی بابلی حك شده است ـ كه دربرگیرنده فرمان‌هایی از كوروش، پادشاه مقتدر امپراتوری هخامنشیان است ـ در بخشی از آن به صلح و دوستی میان مردمان و همچنین آزادسازی بنده‌ها فرمان داده شده است. این شیء نفیس تاریخی كه حدود سال 1285 خورشیدی هنگام كاوش‌های باستان‌شناسی در بابل از سوی هورمزد رسام، باستان‌شناس انگلیسی آسوری‌تبار، به‌دست آمد، در آن زمان به بخش«ایران باستان» موزه بریتانیا سپرده شد تا سال‌های سال این سند تنها در این موزه به نمایش درآید.

آغاز كشمكش باستانی

 

برای نمایش این اثر تاریخی در ایران مقامات میراث فرهنگی ایران و موزه بریتانیا حدود 5 سال رایزنی كردند. این رایزنی‌ها اوایل سال گذشته نتیجه داد تا این منشور در خردادماه به ایران انتقال داده شود، اما باز هم این تاریخ به شهریورماه تغییر یافت تا به بهانه‌های واهی طرف انگلیسی از امانت این اثر به ایران در آن زمان خودداری كند.این موضوع در آن زمان با واكنش شدید حمید بقایی كه بتازگی به سمت ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری منصوب شده بود، روبه‌رو شد تا وی این موزه انگلیسی را به قطع كامل روابط تهدید كند. چندی بعد رابرت نیل مك گریگور، رئیس موزه بریتانیا به همین منظور به ایران آمد تا پیدا شدن 2 تكه دیگر را دلیلی بر امانت نسپردن این اثر به ایران معرفی كند. همین دیدار باعث شد تا بازهم اواخر سال گذشته مقدمات نمایش این اثر در ایران فراهم شود كه در نهایت با بدقولی مجدد انگلیسی‌ها در آن زمان، به روز گذشته و در زمانی كه هیچ كس گمان نمی‌برد این اثر اصلآ به ایران بیاید، موكول شود.

تعیین اصالت منشور

اما نمایش منشور كوروش در ایران مقدماتی داشت كه از مهم‌ترین آنها ساخت محفظه‌ای استاندارد در سطح جهانی برای این اثر از سوی مسوولان ایرانی بود. این محفظه شیشه‌ای كه هزینه بالایی را نیز در پی داشته است در مقابل بسیاری از حوادث ایمن است. اما از دیگر مقدمات نمایش این اثر در ایران تعیین اصالت این اثر از سوی كارشناسان و باستان شناسان ایرانی بود كه روز گذشته انجام گرفت.بر همین اساس روز گذشته و قبل از رونمایی در موزه ملی ایران، این اثر در حضور نماینده انگلیس و چند تن از باستان شناسان ایرانی بررسی شد كه در نهایت اصالت آن مورد تایید قرار گرفت. بر اساس تفاهم نامه به امضا رسیده تا پایان مدت نمایش این اثر در ایران تنها 2 نفر حق نزدیك شدن و تماس با این منشور را دارند كه طرف اول نماینده موزه انگلیسی و طرف دوم امین اموال موزه ملی ایران است.

نمایش تكه‌های پیدا شده منشور

یكی از دلایل تاخیر در نمایش منشور كوروش در ایران كشف 2 قطعه دیگر از این اثر بود كه به گفته مسوولان انگلیسی می‌توانست اطلاعات جدیدتری را در خصوص این اثر داشته باشد. این ادعا در آن زمان توسط یكی از باستان‌شناسان برجسته كشورمان رد شد، زیرا او معتقد بود كه تمامی آن چیزی كه باستان‌شناسان از متن این منشور خواسته بودند به دست آورده‌اند و این تكه‌ها نمی‌تواند اطلاعات جدیدتری را به مخاطب عرضه كند.

اما در هر صورت این 2 تكه نیز روز گذشته در كنار این منشور در موزه ملی به نمایش درآمد تا باز هم چالش جدیدی درباره حرف‌های ناگفته این منشور در مقابل باستان‌شناسان قرار گیرد.

برگزاری نشست‌های تخصصی

اما روز گذشته و در حاشیه رونمایی از این اثر در محفظه شیشه‌ای خود رئیس سازمان میراث فرهنگی در جمع خبرنگاران گفت: حدود یك ماه و نیم پیش، با حضور هیاتی از موزه بریتانیا قرارداد نمایش منشور كوروش منعقد شد اما بنا به شرایطی اطلاع‌رسانی این موضوع انجام نشد. وی با اشاره به موضوع ارائه ضرر و زیان در این قرارداد اظهار كرد: با اجرای این قرارداد، موضوع خسارت نیز از حیز انتفاع خارج شد. ضمن این‌كه براساس این قرارداد، اواخر شهریور ماه، زمان امانت منشور به ایران اعلام شد.

بقایی با بیان اینكه منشور كوروش 4 ماه در ایران به امانت گذاشته شده است تصریح كرد: زمان دقیق حضور و بازدید مردم متعاقباً اعلام خواهد شد. وی افزود: در حال حاضر از نظر امنیتی، سیستم‌های حفاظت الكترونیكی، فیزیكی و انفورماتیك موزه ملی به روز شده و مورد تایید موزه بریتانیا نیز قرار گرفته است. براساس برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته قرار است در حاشیه نمایش منشور كوروش، نشست‌های تخصصی و بازدیدهای گروهی و تخصصی استادان، دانشگاهیان و صاحبنظران برگزار شود.

آیت‌الله مكارم شیرازی: منشور حقوق بشر كوروش، یادگاری پرارزش است

آیت‌الله مكارم شیرازی در دیدار با مسوولان سازمان میراث فرهنگی با ارائه دیدگاه خود درباره مقام ذوالقرنین در قرآن و اشاره به اهمیت منشور كوروش به عنوان سند جهانی حقوق بشر ابراز تمایل كردند تا از نمایشگاه منشور كوروش بازدید به‌عمل آورند.

به گزارش میراث آریا، جمعی از مسوولان این سازمان هفته گذشته به منظور بهره بردن از رهنمودهای آیت‌الله مكارم‌شیرازی در ارتباط با نحوه ثبت كتب اربعه شیعه و برگزاری نمایشگاه منشور كوروش در بیت ایشان حضور یافته بودند. در این دیدار آیت‌الله مكارم‌شیرازی با اظهار امیدواری نسبت به این‌كه ثبت ملی آثار تاریخی دلیل ماندگاری این ابنیه شود، فرمودند: در كنار این كار بایسته است حركت‌های علمی و فرهنگی نیز صورت پذیرد. در ادامه این نشست آیت‌الله مكارم شیرازی با اشاره به اهمیت منشور كوروش به عنوان سند جهانی حقوق بشر افزودند: از آنجا كه غرب به‌دنبال تحمیل فرهنگ خود در جهان است، لذا مساله حقوق بشر نیز مستثنی از این امر نبوده و غرب با افزودن فرهنگ نادرست خود قصد تهاجم به فرهنگ‌های اصیل را داشته است، در صورتی كه همین رفتار خارج از قواعد حقوق بشر است.

 

تاریخچه
اکتشاف
منشور حقوق بشر کوروش در موزه بریتانیا
در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی به هنگام کاوشهای باستان‌شناسی هیئت بریتانیایی در محوطه باستانی بابل در بین‌النهرین (میان‌رودان)، هرمزد رسام، باستان‌شناس بریتانیایی آسوری‌تبار، استوانهٔ گلی‌ای را یافت که شامل نوشته‌هایی به خط میخی بود.[۳] جنس این استوانه از گل رس است، ۲۲.۵ سانتی‌متر طول و ۱۱ سانتی‌متر عرض دارد و دور تا دور آن ۴۵ سطر (به جز بخش‌های تخریب‌شده) به خط و زبان اکدی (بابلی نو) نوشته شده‌است. بررسی‌های بعدی نشان داد که نوشته‌های استوانه در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ پس از شکست دادن نبونید و تصرف کشور بابل، نویسانده شده است. این اثر در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک) در شهر بابل قرار داده شده‌ بود. در حال حاضر این لوح سفالین استوانه‌ای در بخش «ایران باستان» در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود.
از سوی دیگر، در سال ۱۳۷۵ آشکار شد که بخشی از یک لوحه استوانه‌ای که آن را متعلق به نبونید پادشاه بابل می‌دانستند، در حقیقت پاره‌ای از استوانه کوروش بزرگ، از سطرهای ۳۶ تا ۴۳ است. پس از این آگاهی، این پاره از لوح استوانه‌ای که در دانشگاه ییل (Yale) در آمریکا نگهداری می‌شد، به موزه بریتانیا در لندن انتقال داده شد و به استوانه اصلی پیوست گردید.
در جریان جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران، منشور کوروش به رغم مخالفت دولت وقت بریتانیا برای چند روز به ایران آورده شد و به نمایش در آمد.[۴] این منشور در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۸۹ وارد ایران و تحویل موزه ایران باستان شد و قرار است چهار ماه در ایران در معرض بازدید قرار گیرد و بعد از آن مجدداً به موزه بریتانیا تحویل داده شود. [۵]
ساخت منشور
کوروش دوم یا کورش کبیر، بنیان‌گذار پادشاهی ایران و آغازگر سلسله هخامنشیان، پس از تسخیر بابل، در بابل بر تخت پادشاهی نشست کرد و ادیان بومی را آزاد اعلام کرد. برای جلب محبت مردم میانرودان (بین‌النهرین)، مردوک که بزرگترین خدای بابل بود را به رسمیت شناخته، او را نیایش کرد و سپاس گفت. او هیچ گروه انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت. او تمامی کسانی را که به اسارت به بابل آورده شده بودند گرد هم آورد و منزلگاه آنها را به ایشان بازگرداند. کوروش همچنین قوم یهود را نیز از اسارت و بیگاری در بابل آزاد کرد.
به دستور کوروش، شرح وقایع و دستورات وی روی یک لوح استوانه‌ای سفالین نگاشته شد و در معبد مردوک قرار گرفت.
جایگاه
طرفداران
از طرف برخی این سند به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته می‌شود[۶][۷][۸] و در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آن را به شش زبان رسمی سازمان منتشر کرد[نیازمند منبع]. بدلی از این منشور در مقر سازمان ملل متحد در شهر نیویورک نگهداری می‌شود[۹].
مخالفان
اطلاق عنوان «نخستین منشور حقوق بشر» توسط برخی دیگر مورد اعتراض قرار گرفته است و نامگذاری این استوانه را به این نام به حکومت پهلوی نسبت می دهند.
کلاوس گالاس (Klaus Gallas) متخصص تاریخ هنر که در شهر وایمار سرگرم تدارک فستیوال فرهنگی آلمان و ایران بود که متوجه ناهمخوانی‌هایی در این منشور شد. او می‌گوید: "سازمان ملل یک خطای بزرگ مرتکب شده است."[۱۰]
پرفسور امیلی کورت از محققان تاریخ خاورمیانه به وجود دروغ‌های بزرگی در این منشور که کوروش برای توجیه فتح بابل بکار برده ، اشاره می‌کند.[۱۱]
بروس لینکلن به چهار قیام مردم بابل بر علیه حکومت پارس‌ها اشاره کرده و ماهیت این منشور را زیر سؤال می برد.[۱۲]
محتوای منشور در تورات
در باره فرمان کوروش مبنی بر آزادی یهودیان، اشاره‌هایی در باب‌های گوناگون عزرا و اشعیا در کتاب تورات (عهد عتیق) در دست است: "خداوند روح کوروش پادشاه فارس را برانگیخت تا در تمامی ممالک خود فرمانی صادر کند و بنویسد کوروش پادشاه فارس چنین می‌فرماید که یهوه خدای آسمان مرا چنین امر فرموده است که خانه‌ای برای او که در اورشلیم که در یهودا است، بنا نمایم. پس همگی برخاسته و روان شدند تا خانه خداوند را بنا نمایند. و کوروش پادشاه، ظروف خانه خداوند را که نبوکدنصر (بخت‌النصر) آنها را از اورشلیم آورده و در خانه خود گذاشته بود، بیرون آورد و به رئیس یهودیان سپرد".
برگردان


منشور حقوق بشر کوروش کبیر در «بخش ایران باستان» موزه بریتانیا نگهداری می‌شود.

تصویری از مقابل منشور حقوق بشر کوروش کبیر در موزه بریتانیا

تصویری ازپشت منشور حقوق بشر کوروش کبیر در موزه بریتانیا
نسخه های جعلی بسیاری از ترجمه این منشور موجود است.[۱۳] در این لوح استوانه‌ای، کوروش پس از معرفی خود و دودمانش و شرح مختصر فتح بابل، می‌گوید که تمام دستاوردهایش را با کمک و رضایت مردوک خدای بابلی به انجام رسانده است. وی سپس بیان می‌کند که چگونه آرامش و صلح را برای مردم بابل و سومر و دیگر کشورها به ارمغان آورده، و پیکر خدایانی که نبونید از نیایشگاه‌های مختلف برداشته و در بابل گردآوری کرده بوده را به نیایشگاه‌های اصلی آنها برگردانده‌است. پس از آن، کوروش بزرگ می‌گوید که چگونه نیایشگاه‌های ویران‌شده را از نو ساخته و مردمی را که اسیر پادشاه‌های بابل بودند به میهن‌شان برگردانده‌است. در این نوشته اشارهٔ مستقیمی به آزادی قوم یهود از اسارت بابلیان نشده، اما با مطالعه و پژوهش منابع تاریخی مشخص شده‌است که آزادی یهودیان بخشی از سیاست کوروش پس از فتح بابل بوده است.[۱۴][۱۵][۱۶][۱۷]
برگردان و ترجمه متن کامل این منشور چنین است:
خط ۱. «کورش» (در متن بابلی : «کو - رَ - آش»)، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه «بـابـِل»(با - بی - لیم)، شاه «سـومـر»(شو- مـِ - ری) و «اَکـَّد»(اَ‌ک - کـ َ- دی - ای)، ...
خط ۲. ... همهٔ جهان.
از این جا تا پایان سطر نوزدهم، نه از زبان کورش، بلکه به روایت ناظری ناشناخته که می‌تواند نظر اهالی و بزرگان بابل باشد، بازگو می‌شود.
خط ۳. ... مرد ناشایستی به فرمانروایی کشورش رسیده بود.
خط ۴. او آیین‌های کهن را از میان برد و چیزهای ساختگی به جای آن گذاشت.
خط ۵. معبدی بَدلی از نیایشگاه «اِسَـگیلَـه»(اِ- سَگ - ایلَـه) برای شهر «اور»(او - ریم) و دیگر شهرها ساخت.
«اِسَـگیـلَـه / اِزاگیلا» نام نیایشگاه بزرگ «مردوک» یا خدای بزرگ است. این نام شباهت فراوانی با نام نیایشگاه ایرانی «اِزَگین» در «اَرَتـَه» دارد که در حماسهٔ سومری «اِنمِـرکار و فرمانروای اَرَته» بازگو شده‌است. آقای «جهانشاه درخشانی» در «آریاییان، مردم کاشی و دیگر ایرانیان»(تهران، ۱۳۸۲، ص ۵۰۷)، «اِزَگین» را به معنای «سنگ لاجورد» می‌داند. از سوی دیگر «کاسیان» نیز رنگ آبی را رنگ خداوند به شمار می‌آوردند و «کاشـّو / کاسـّو»، نام خدای بزرگ آنان به معنای «رنگ آبی» است. امروزه همچنان واژهٔ «کاس» برای رنگ آبی در گویش‌های محلی بکار می‌رود. برای نمونه در گیلان، مردان با چشم آبی را «کاس آقا» خطاب می‌کنند. همچنین برای آگاهی از پیوند اَرَتـَه با نواحی باستانی ِحاشیهٔ هلیل رود در جنوب جیرفت بنگرید به : مجیدزاده، یوسف، جیرفت کهن ترین تمدن شرق، تهران، ۱۳۸۲
خط ۶. او کار ناشایست قربانی کردن را رواج داد که پیش از آن نبود ... هر روز کارهایی ناپسند می‌کرد، خشونت و بدکرداری.
خط ۷. او کارهای ... روزمره را دشوار ساخت. او با مقررات نامناسب در زنـدگی مـردم دخالت می‌کرد. اندوه و غم را در شهرها پراکند. او از پرستش «مَـردوک»(اَمَـر - اوتو) خدای بزرگ روی برگرداند.
گمان می‌رود نام «مردوک» با واژهٔ آریایی و اوستایی «اَمِـرِتات/ مرداد» به معنای «جاودانگی / بی مرگی» در پیوند باشد. اما ویژگی‌های دیگر مردوک شباهت‌هایی با «اهورامزدا» دارد و همچون او در سیارهٔ «مشتری» متجلی می‌شده‌است. همان گونه که مردوک را با نام «اَمَـر - اوتو» می‌شناخته اند؛ از او با نام آریایی و کاسی ِ«شوگورو» نیز یاد می‌کرده‌اند که به معنای «بزرگ ترین سرور» بوده و با معنای اهورامزدا (سرور دانا / سرور خردمند) در پیوند است.
خط ۸. او مردم را به سختی معاش دچار کرد. هر روز به شیوه‌ای ساکنان شهر را آزار می‌داد. او با کارهای خشن ِخود مردم را نابود می‌کرد ... همهٔ مردم را.
خط ۹. از ناله و دادخواهی مردم، «اِنلیل / ایـلـّیل» خدای بزرگ (= مردوک) ناراحت شد ... دیگر ایزدان آن سرزمین را ترک کرده بودند.
منظور آبادانی و فراوانی و آرامش.
خط ۱۰. مردم از خدای بزرگ می‌خواستند تا به وضع همهٔ باشندگان روی زمین که زندگی و کاشانهٔ شان رو به ویرانی می‌رفت، توجه کند. مردوک خدای بزرگ اراده کرد تا ایزدان به «بابـِل» بازگردند.
خط ۱۱. ساکنان سرزمین «سومِـر» و «اَکـَّد» مانند مردگان شده بودند. مردوک به سوی آنان متوجه شد و بر آنان رحمت آورد.
خط ۱۲. مردوک به دنبال فرمانروایی دادگر در سراسر همهٔ کشورها به جستجو پرداخت. به جستجوی شاهی خوب که او را یاری دهد. آنگاه او نام «کورش» پادشاه «اَنـْشان»(اَن - شـَ - اَن) را برخواند. از او به نام پادشاه جهان یاد کرد.
خط ۱۳. او تمام سرزمین «گوتی»(کو - تی - ای) را به فرمانبرداری کورش درآورد. همچنین همهٔ مردمان «ماد»(اوم - مـان مَـن - دَه) را. کـورش با هر «سیاه سر» (منظور همهٔ انـسان‌ها) دادگرانه رفتار کرد.
در تداول، نام ِبابلی «اومان‌منده» را با «ماد» برابر می‌دانند. اما به نظر می‌آید که این نام بر همه یا یکی از اقوام آریایی که در هزارهٔ دوم پیش از میلاد به میان دورود مهاجرت کرده بوده اند؛ اطلاق می‌شده‌است.
خط ۱۴. کورش با راستی و عدالت کشور را اداره می‌کرد. مردوک، خدای بزرگ، با شادی از کردار نیک و اندیشهٔ نیکِ این پشتیبان ِمردم خرسند بود.
خط ۱۵. او کورش را برانگیخت تا راه بابل را در پیش گیرد؛ در حالی که خودش همچون یاوری راستین دوشادوش او گام برمی داشت.
ممکن است منظور دیده شدن سیارهٔ مشتری بوده باشد. در باورهای ایرانی، سیارهٔ مشتری نماد آسمانی ِ«اهورامزدا / مردوک» بوده‌است. نک به : بارتل ل. واندروردن، پیدایش دانش نجوم، ترجمهٔ همایون صنعتی زاده، ۱۳۷۲. او حتی منظور از «سپاه پر شمار او» را نیز ستارگان آسمان می‌داند.
خط ۱۶. لشکر پر شمار او که همچون آب رودخانه‌ای شمارش ناپذیر بود، آراسته به انواع جنگ افزارها در کنار او ره می‌سپردند.
خط ۱۷. مردوک مقدر کرد تا کورش بدون جنگ و خونریزی به شهر بابل وارد شود. او بابل را از هر بلایی ایمن داشت. او «نـَبـونـید»(نـَ - بو - نـ َ- اید) شاه را به دست کورش سپرد.
خط ۱۸. مردم بابل، سراسر سرزمین سومر و اَکـَّد و همهٔ فرمانروایان محلی فرمان کورش را پذیرفتند. از پادشاهی او شادمان شدند و با چهره‌های درخشان او را بوسیدند.
خط ۱۹. مردم سروری را شادباش گفتند که به یاری او از چنگال مرگ و غم رهایی یافتند و به زندگی بازگشتند. همهٔ ایزدان او را ستودند و نامش را گرامی داشتند.
خط ۲۰. منم «کورش»، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابـِل، شاه سومر و اَکـَّد، شاه چهار گوشهٔ جهان.
از این جا روایت به صیغهٔ اول شخص و از زبان کورش بازگو می‌شود. استرابو نقل می‌کند که «کورش» نامی است که او پس از پادشاهی و با الهام از رود «کـُر» در جنوب پاسارگاد بر خود نهاد. پیش از این ، نام او «اَگـرَداتوس»(Agradatus) (اَگـرَداد / اَگـراداد) بوده‌است. نک به : جغرافیای استرابو، ترجمهٔ هـ. صنعتی زاده، ۱۳۸۲، ص. ۳۱۹.
خط ۲۱. پسر «کمبوجیه»(کـ َ- اَم - بو - زی - یَه)، شاه بزرگ، شاه «اَنـْشان»، نـوهٔ «کـورش»(کـورش یکم)، شاه بزرگ، شاه اَنشان، نبیرهٔ «چیش پیش» (شی - ایش - بی - ایش)، شاه بزرگ، شاه اَنشان.
خط ۲۲. از دودمانی کـه همیشه شاه بوده‌اند و فرمانروایی اش را «بـِل / بعل» (بـ ِ- لو) (خداوند / = مردوک) و «نـَبـو»(نـ َ- بو) گرامی می‌دارند و با خرسندی قلبی پادشاهی او را خواهانند. آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم؛
«نـَبو» ایزد نویسندگی و دبیری بوده، و نیایشگاه او به نام «اِزیدَه» خوانده می‌شده‌است. ورود کورش «بدون جنگ و پیکار» به بابل، نه تنها در گزارش او، بلکه در متون بابلی همچون «سالنامهٔ نبونید» و نیز در «تواریخ هرودوت»(کتاب یکم) تایید شده‌است. برای آگاهی از سالنامهٔ نبونید نگاه کنید به : Hinnz, W., Darios und die Perser, I, ۱۹۷۶, p. ۱۰۶.
خط ۲۳. همهٔ مردم گام‌های مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم. مَردوک دل‌های پاک مردم بابل را متوجه من کرد، زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.
پذیرش کورش توسط مردم، در «کورش نامه / سیروپدی»(Curou Paideia) نوشتهٔ گزنفون نیز تأیید شده‌است. گزنفون اظهار می‌دارد که مردمان همهٔ کشورها با رضایت خودشان پادشاهی و اقتدار کورش را پذیرفته بودند (سیروپدی، کتاب یکم).
خط ۲۴. ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید.
خط ۲۵. وضع داخلی بابل و جایگاه‌های مقدسش قلب مرا تکان داد ... من برای صلح کوشیدم. نـَبونید، مردم درماندهٔ بابل را به بردگی کشیده بود، کاری که در خور شأن آنان نبود.
خط ۲۶. من برده داری را برانداختم. به بدبختی‌های آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همهٔ مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچ کس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. مردوک از کردار نیک من خشنود شد.
خط ۲۷. او بر من، کورش، که ستایشگر او هستم، بر پسر من «کمبوجیه» و همچنین بر همهٔ سپاهیان من،
خط ۲۸. برکت و مهربانی اش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم. به فرمان مَردوک همهٔ شاهانی که بر اورنگ پادشاهی نشسته اند؛
خط ۲۹. و همهٔ پادشاهان سرزمین‌های جهان، از «دریای بالا» تا «دریای پایین»(دریای مدیترانه تا دریای فارس)، همهٔ مردم سرزمین‌های دوردست، همهٔ پادشاهان «آموری»(اَ - مور - ری - ای)، همهٔ چادرنشینان،
خط ۳۰. مـرا خراج گذاردند و در بابل بر من بوسه زدند. از ... تا «آشـور» (اَش - شور) و «شوش» (شو - شَن)
۳۱. من شهرهای «آگادِه»(اَ - گـَ - دِه)، «اِشنونا»(اِش - نو - نَک)، «زَمبان»(زَ - اَم - بـَ - اَن)، «مِتورنو»(مـِ - تور - نو)، «دیر»(دِ - ایر)، سرزمین «گوتیان» و شهرهای کهن آن سوی «دجله»(ای - دیک - لَت) که ویران شده بود را از نو ساختم.
خط ۳۲. فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی که بسته شده بود را بگشایند. همهٔ خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم. همهٔ مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاه‌های خود برگرداندم. خانه‌های ویران آنان را آباد کردم. همهٔ مردم را به همبستگی فرا خواندم.
با این که هیچ دلیل قاطعی در زرتشتی بودن ِکورش بزرگ در دست نیست؛ اما او همچون زرتشت به این باور کهن ایرانی پایبند بوده‌است که هر کس در پرستش خدای خود و انتخاب دین خود آزاد است.
خط ۳۳. هم چنین پیکرهٔ خدایان سومر و اَکـَّد را که نـَبونید بدون واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود؛ به خشنودی مَردوک به شادی و خرمی،
خط ۳۴. به نیایشگاه‌های خودشان بازگرداندم، بشود که دل‌ها شاد گردد. بشود، خدایانی که آنان را به جایگاه‌های مقدس نخستین شان بازگرداندم،
گشایش و بازسازی نیایشگاه‌ها به فرمان کورش، دست‌کم در یک متن دیگر شناخته شده‌است. بر این لوح چهار سطری که از «اَرَخ» در میان دورود کشف شده، آمده‌است : «منم کورش، پسر کمبوجیه، شاه توانمند، آن که «اِسَگیلَه» و «اِزیدَه» را باز ساخت.» برای آگاهی بیشتر نگاه کنید به صفحهٔ ۱۵۶ مقالهٔ W. Eilers در کتاب شناسی.
خط ۳۵. هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم خواستار زندگانی بلند باشند. بشود که سخنان پر برکت و نیک خواهانه برایم بیابند. بشود که آنان به خدای من مَردوک بگویند: «به کورش شاه، پادشاهی که تو را گرامی می‌دارد و پسرش کمبوجیه جایگاهی در سرای سپند ارزانی دار.»
در باورهای ایرانی، «سرای سپند» یا «اَنَـغْـرَه رَئـُچَـنـْگـْه» (اَنـَغران / اَنارام) به معنای «روشنایی ِبی پایان و جایگاه خدای بزرگ یا اهورامزدا و بهشت برین است.
خط ۳۶. بی گمان در روزهای سازندگی، همگی ِمردم بابل، پادشاه را گرامی داشتند و من برای همهٔ مردم جامعه‌ای آرام فراهم ساختم. (صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم) ...
خط ۳۷. … غاز، دو اردک، ده کبوتر. برای غازها، اردک‌ها و کبوتران …
از سطر ۳۷ تا ۴۵ بخش نویافته‌ای است که در مقالهٔ «دربارهٔ منشور کورش» به آن اشاره شد. این نُه سطر دنبالهٔ بلافصل سطرهای پیشین نیست.
خط ۳۸. ... باروی بزرگ شهر بابل بنام «ایمگور-اِنلیل»(ایم - گور - اِن - لیل) را استوار گردانیدم ...
خط ۳۹. ... دیوار آجری خندق شهر را،
خط ۴۰. ... که هیچ یک از شاهان پیشین با بردگان ِبه بیگاری گرفته شده به پایان نرسانیده بودند؛
خط ۴۱. ... به انجام رسانیدم.
خط ۴۲. دروازه‌هایی بزرگ برای آن‌ها گذاشتم با درهایی از چوب «سِدر» و روکشی از مفرغ ...
خط ۴۳. ... کتیبه‌ای از پادشاهی پیش از من بنام «آشور بانیپال»(آش - شور - با - نی - اَپ - لی)
خط ۴۴. ...
خط ۴۵. ... برای همیشه ![۱۸]
منشور کوروش در ایران
منشور حقوق بشر کوروش برای نمایش به مدت ۴ ماه در روز جمعه ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰ ساعت ۴:۲۵ دقیقه صبح تحت تدابیر امنیتی از بریتانیا وارد تهران شد. به همراه این منشور ویترین نمایش آن نیز آورده‌شد. مذاکرات برای انتقال این اثر تاریخی از ۵ سال پیش آغار شده‌بود که نهایتاً ۲ سال قبل موزه بریتانیا با انتقال آن به ایران موافقت کرد. [۱۹] [۲۰] [۲۱]
جستارهای مرتبط
کوروش بزرگ
پاسارگاد
هخامنشیان
پیوند به بیرون
متن کامل منشور کورش هخامنشی (متن و توضیحات نقل شده در بالا از همین منبع است.)
سالنامه نبونید و کوروش بزرگ (نخستین ترجمه فارسی از کهن‌ترین کتیبه به جای مانده از کوروش بزرگ)
منشور کورش بزرگ در موزه بریتانیا
ترجمه انگلیسی منشور کورش بزرگ در موزه بریتانیا
منابع
تصویرها برگرفته ز: [The Circle of Ancient Persian Studies]
پیشگفتار و متن کامل منشور برگرفته از کتاب: منشور کوروش هخامنشی، رضا مرادی غیاث‌آبادی، چاپ هشتم، تهران، ۱۳۸8.
↑ برج آزادی پس از۲۰ سال شسته می‌شود (فارسی). وب‌گاه رسمی.
↑ رضاییان, فرزین. هفت رخ فرخ ایران. چاپ ابیانه، انتشارات دایره سبز، ۱۳۸۶، ۵۲.
↑ مذاکره بر سر نمایش منشور کوروش در ایران (بی‌بی‌سی فارسی)
↑ مذاکره بر سر نمایش منشور کوروش در ایران (بی‌بی‌سی فارسی)
↑ منشور حقوق بشر کوروش وارد ایران شد (فارسی). خبرگزاری مهر.
↑ Preview Cyrus The Great - Spenta Productions makes films about history's untold stories Cyrus the Great Movie
↑ Human Rights Day, ۱۰ December ۲۰۰۷
↑ THE IRANIAN: United Nations, Kofi Anan, Iranians, Cyrus, Human Rights
↑ http://www.livius.org/a/1/inscriptions/cyrus.pdf
↑ Falling for Ancient Propaganda: UN Treasure Honors Persian Despot - SPIEGEL ONLINE - News - International
↑ Kutsko, John F. (2000). Between Heaven and Earth: Divine Presence and Absence in the Book of Ezekiel. Winona Lake, IN: Eisenbrauns. ISBN 1-57506-041-8.
↑ Lincoln, Bruce (2007). Religion, empire and torture: the case of Achaemenian Persia, with a postscript on Abu Ghraib. Chicago: University of Chicago Press. ISBN 978-0-226-48196-8.
↑ The Cyrus Cylinder
↑ The Cyrus Cylinder
↑ British Museum - Cyrus Cylinder
↑ History of Iran: Cyrus the Great: The decree of return for the Jews, 539 BCE
↑ پایگاه پژوهشی آریابوم - منشور کورش بزرگ
↑ منشور کوروش هخامنشی (فارسی). پژوهش‌های ایرانی.
↑ همشهری آنلاین
↑ جام‌جم آنلاین
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا